فیلترینگ مساله مردم نیست

فیلترینگ مساله مردم نیست

هرگونه کوششی برای فیلتر کلی یا جزیی و هوشمند به ویژه هنگامی که برآمده از اراده و خواست عمومی نباشد، با اقبال مواجه نخواهد شد و شکست می‌خورد. سیستم ایران باید خود را با آزادی فضای مجازی تطبیق دهد و نه برعکس. فیلترینگ مساله مردم نیست.

به گزارش ایسنا، عباس عبدی، روزنامه‌نگار در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «اگر از مردم بپرسید که مهم‌ترین مساله آنان چیست، به‌ طور طبیعی اکثریت آنان مسائل معیشتی مثل کمبود درآمد، زیادی گرانی و بیکاری و موضوع بی‌عدالتی و نابرابری را نام خواهند برد. اگر درباره راه‌ حل این مسائل از آنان بپرسیم، به احتمال فراوان ایده‌های گوناگونی را طرح خواهند کرد ولی به گمانم در حوزه راه‌ حل و سیاست‌های عملی بیشترین مردم به ضرورت حل مساله سیاست خارجی و وضع تحریم‌ها اشاره خواهند کرد. اگر از آنان بپرسیم که شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی چندمین مساله آنان است، به‌ طور قطع درصد بسیار اندکی از آنان به این مساله اشاره خواهند کرد و از این مهم‌تر این که اگر راه‌ حل مسائل جامعه را بپرسیم، ممکن است تعداد اندکی طرفدار فیلترینگ باشند.

شاید خیلی نیاز به استدلال و آوردن شواهد و قراین در تایید این ادعا نباشد، کافی است که به تعداد افرادی که از این شبکه‌ها استفاده می‌کنند رجوع کنیم که ظاهرا بالای ۷۰ درصد مردم هستند و به ‌طور قطع این درصد نزد شهروندان جدی‌تر، یعنی تحصیلکردگان، جوانان و … بالای ۹۵ درصد است. حالا این را داشته باشیم تا ببینیم اولویت‌های نظام رسمی چیست؟ گرچه در شعار کمابیش به همان اولویت‌های مردم اشاره می‌کنند و البته راه‌ حل‌های آنان در نقطه مقابل راه‌ حل‌های پیشنهادی جامعه است ولی هنگامی که تمرکز عملی آنان را می‌بینیم، در درجه اول متمرکز بر فضای مجازی و با راه‌ حل فیلترینگ است. به عبارت دیگر هم مساله آنان متفاوت و حتی مغایر با مساله مردم است و هم راه‌ حل آنان.

سخنان چند روز پیش معاون اول محترم قوه قضاییه دوباره باب این بحث را گشوده است که واقعا سیاست رسمی در این زمینه چیست؟ اگر آن‌ طور که ایشان گفته امکان فیلترینگ هوشمند وجود دارد، چرا در زمانی که همه اختیارات را داشتند و کل مدیران یک دست بودند، این کار را نکردند؟ در این صورت چرا فیسبوک، توییتر و یوتیوب را به ‌طور کامل فیلتر کردند و نه هوشمند؟ به علاوه فیلترینگ هنگامی موثر است که مردم همراهی کنند. مگر قانون منع استفاده از ماهواره که خیلی هم روشن بود و حتی با راپل و انواع امکانات به مقابله با آن رفتند در نهایت موثر بود؟ چرا آن قانون به دستور مقامات در عمل منسوخ شد؟ چرا درخواست اکثریت کمیته مربوط برای رفع فیلتر از توییتر انجام نشد؟ چرا توییتر فیلتر است؛ در حالی که بسیاری از مسئولان به طور مستقیم یا غیر مستقیم در آن حاضر هستند؟ چرا با دستور رسمی دولتی‌ها و بخش عمومی و نیمه‌رسمی همه از تلگرام رفتند ولی طولی نکشید که همه آنان دوباره بازگشتند؛ بدون این که صدایش را درآورند؟

آقای معاون اول می‌گویند که: «کسی نمی‌گوید مسدود کنید، اصلاح کنید. در همه دنیا هیچ کشوری نیست که طبق معیارهای خودش آزاد بگذارد؛ هیچ کشوری نیست.» هر کشوری به ‌طور طبیعی قوانینی دارد، قوانینی که برآمده از خواست عمومی است و اکثریت به آن پایبند هستند، اقلیت متخلف را هم مجازات می‌کنند. برای مثال سوءاستفاده از کودکان یا خرید و فروش مواد مخدر و تجارت اسلحه و… جرم است، به محض این که بدانند کسانی از طریق اینترنت مشغول آن هستند، آنان را دستگیر می‌کنند، مردم هم همدلی می‌کنند ولی آنجا کاری به حوزه خصوصی و آزادی بیان ندارند. اتفاقا انجام جرم از طریق فضای مجازی راحت‌تر قابل تعقیب است که شرح آن زمان می‌برد. پس هرگونه کوششی برای فیلتر کلی یا جزیی و هوشمند به ویژه هنگامی که برآمده از اراده و خواست عمومی نباشد، با اقبال مواجه نخواهد شد و شکست می‌خورد. سیستم ایران باید خود را با آزادی فضای مجازی تطبیق دهد و نه برعکس. فیلترینگ مساله مردم نیست.»

انتهای پیام

منبع:ایسنا

دیدگاهتان را بنویسید