اگرچه به نظر می رسد استودیوها و هالیوود قصد دارند تا یک حق رای دادن را حفظ کنند ، اما ایندیانا جونز و شماره گیری سرنوشت کاملاً مانند پایان دوره ای احساس می کنند. ایندیانا جونز که زمانی جوان و پرانرژی است با پیرمرد مبهم و بد بو که بازنشسته و آماده حرکت به مرحله جدیدی از زندگی خود جایگزین شده است. اگرچه ، به لطف هریسون فورد ، این باستان شناس قدیمی-ماجراجویی کمتر جذاب و کاریزماتیک نیست. با ماجراجویی قبلی ایندی ، ایندیانا جونز و Kingdom of Crystal Skull ، به عنوان بدترین ورود در داستان ایندی به یاد می آورند ، طرفداران ممکن است با نوعی ترس و وحشت به شماره گیری سرنوشت نزدیک شوند.

از این گذشته ، شماره گیری سرنوشت ، روی سطح ، موازی های زیادی با سلف خود دارد. هر دو فیلم ، ایندی را با شخصیتی جوان تر که او مانند چهره پدر عمل می کند ، شامل می شود ، هر دو فیلم دارای عناصر عرفانی و جادویی هستند و هر دو از دلتنگی مین برای دلجویی مخاطبان خوشحال هستند. اما ، جایی که کریستال جمجمه نتواند با تمام این جنبه های فیلم فرود بیاید ، شماره گیری سرنوشت بسیار موفق تر است.

نکته برجسته هر فیلم خوب ایندیانا جونز ، ماجراجویی swashbuckling است که با قهرمانان خود ادامه می دهیم. این که آیا آن را از کشتی میثاق ، سنگهای جادویی سانکارا کشف می کند ، یا سعی در یافتن گریل مقدس دارد ، می توانیم مطمئن باشیم که ایندی با کلاه خود به همه گوشه های جهان فرستاده می شود و در دست شلاق می زند تا هر کاری را انجام دهد آنچه را که او دارد دریافت کنید. Dial of Destiny از همین قالب پیروی می کند. با تعقیب شماره گیری عنوان سرنوشت ، ما با یک ایندیانا و الهه دلخراش و مبهم او ، هلنا شاو (فبی والر-پل) از نیویورک به یک ماجراجویی و مبهم او در حال ماجراجویی هستیم.

هیجان انگیزترین جنبه Dial of Destiny ، توالی اکشن آن است. این فیلم در پایان جنگ جهانی دوم در یک فلاش بک در سن و سال به یک جوان جوان که نازی ها با قطار سریع می جنگند آغاز می شود ، و سپس نشان می دهد که حتی پس از دهه های ماجراجویی ، ایندی هنوز هم آن را به دست آورد. فورد روی اسب یا پشت فرمان توک توک ، نشان می دهد که او هنوز یک ستاره اکشن قانع کننده است. قطعات مجموعه ای از Dial of Destiny پراکنده است ، چه در زمین ، دریا یا در هوا ، کارگردان جیمز مانگولد هرگز از سرگرمی این صحنه ها عقب نشینی نمی کند.

این بدان معنی است که گاهی اوقات داستان در نتیجه رنج می برد. تعداد زیادی از شماره گیری Destiny’s Formulaic است. در دو سوم اول این فیلم چیز جدیدی وجود ندارد ، احساس می شود که ما به سادگی فضای بین سکانس های اکشن را با بزرگترین بازدیدهای ایندی پر می کنیم. این تنها با سومین عمل است که فیلم کاملاً از ریل خارج می شود و ما را به جایی می برد که هرگز نبوده ایم. و در حالی که مسافت پیموده شده شما ممکن است در مورد این که آیا این حرکت قطبی کننده فیلم را بهتر یا بدتر می کند ، متفاوت باشد ، مطمئناً مانند اصلی ترین قسمت Dial of Destiny احساس می شود.

داستان بین هلنا و ایندی اغلب اوقات کم عمق است ، اما بازیگری فورد و والر بریج بسیاری از پیشرفت های مفقود شده را تشکیل می دهد. شیمی آنها عالی است ، با این که ایندی به راحتی در نقش یک شخصیت پدر محافظ و گاه داوری به هلنا می رود. اما ، به نظر می رسد هلنا فقط وجود دارد تا ایندی را به یک ماجراجویی برگرداند و اغلب در نتیجه مانند یک کاریکاتور احساس می شود. او از بسیاری جهات مخاطب است ، شخصیتی که همه ما می خواهیم باشیم. او یک زن عجیب و باهوش و باهوش با تمام جواب ها است.

این بدان معنا نیست که والر-پل در این فیلم بد است ، برعکس ، عملکرد او پر از تند و تیز است و می تواند بسیاری از نوشتن های بی پرده را هنگام صحبت از شخصیت او پنهان کند. شخصیت پرشور و کلاهبردار هلنا ابعاد عمیق تری به شخصیت او می افزاید ، اما عمدتاً برای تعارف بلوغ ایندی در طول سالها کمک می کند. در حقیقت ، والر-پل مظهر روح یک هریسون فورد جوان تر است و او را به یک فویل عالی برای پیشرفت شخصیت خود تبدیل می کند. اگر فقط مدت زمان بیشتری برای توسعه هلنا به تنهایی صرف شده بود ، زیرا تعامل او با ایندی و تدی جوان (ایتان ایزیدور) لذت بخش است.

اگر فیلم های دیگر ایندیانا جونز را ندیده اید ، ممکن است متوجه نشوید که این فیلم چند بار به سه فیلم اول تماس می گیرد ، در حالی که مستقیماً به برخی سؤالات مربوط به چهارم پاسخ می دهد ، مانند آنچه اتفاق می افتد برای موت (شیعه لوبوف) ، ایندی و پسر ماریون اما برای طرفداران ایندی ، این مانند یک آلبوم عالی در بعضی مواقع پخش می شود. تدی فوق الذکر مانند یک کپی از دور کوتاه دوست داشتنی Ke Huy Quan است. نازی ها بار دیگر در حال شکار نوعی آثار جادویی هستند که می تواند روند زندگی و تاریخ را تغییر دهد همانطور که ما می دانیم.

در سه فیلم اول تماس تلفنی وجود دارد ، و در حالی که مطمئناً آنها به عنوان چشمک برای مخاطبان منظور می شوند ، آنها به موضوع اصلی فیلم خدمت می کنند. این فیلمی در مورد ایندی در پایان کار خود است. با زمان و سن وسواس دارد و به طور خاص گذر زمان و پشیمانی. اگرچه دقیقاً پیشگامانه نیست ، اما در واقع متناسب با شخصیت ایندیانا جونز است. او مردی است که غالباً به باد احتیاط کرده است ، اما اکنون با مرگ و میر و میراث روبرو است ، مجبور است به زندگی خود نگاه کند.

شاید یک شیرجه عمیق تر به این مضامین و پیشرفت بهتر شخصیت هلنا می توانست این فیلم را در صدر قرار دهد. همانطور که هست ، این یک سرگرم کننده سرگرم کننده است ، مطمئناً مخاطبان را سرگرم می کند. این روح سه فیلم اول را به تصویر می کشد ، زیرا ، خواه آن را دوست دارید یا نه ، این فیلم ها به معنای لذت بخش اکشن-ماجراهای بودند. هیچ چیز از نظر موضوعی عمیق یا پیچیده در مورد مهاجمان کشتی گمشده وجود ندارد ، ایندیانا جونز شهروند کین نیست ، و نمی خواهد یا نیازی به این نیست. 

جسورانه با یک قهرمان راکیش دست و پنجه نرم می کنید و این همان چیزی است که Dial of Destiny در مورد آن وجود دارد – هرچند که اکنون هلنا بهتر است نقش یک قهرمان راکیش را متناسب کند. این یک قدم گسترده از ظروف سرباز یا مسافر گل کریستال جمجمه است ، و گرچه کامل نیست ، با داستان پردازی ناهموار ، این یک هدف بد برای باستان شناس مورد علاقه ما-پروفسر-ماجراجویی نیست.